![]() |
![]() |
یادش بخیر سبزی یاس و صداقت گل سرخ
که در کوچه های مهربانیت نشسته بود
و اوای دلت همه جا را عطر اگین کرده بود
یادش بخیر
سکوت خسته و معصومانه ات
که از پشت پنجره ی ارزوهای کودکی
نگاهم می کرد
یادش بخیر
دستان اسمانیت دلم را به رسم عشق نمناک می کرد
حال بهار دلم حکایت دیگریست
یاس باغم خشکیده
همه ی باغم در انتظاری مبهم و زرد
تو رفتی و قسم به صداقت گل سرخ
بعد رفتنت دیگر یاسم سبز نشد
من در خاطراتم نگاه صمیمانه ات ر ا هر روز نقاشی می کنم
خلوتگاه دلم میان اسمان دیدگانت
میان حریم نگاه سبز یک شعر
در شهر رویا با نگاهی پاک
با ارزویی از جنس طلوع , گم شد
من در ارزوی هجرت
هجرتی مانند هجرت پرندگان........
حکایت عشق.......!
شورش
با ورود خود کلبه ی فقیرا نه ام را مزین ساختید
من تنهایم
با تو ام
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |